جیمز باند سرویس فعال را ترک کرد. آرامش او زمانی کوتاه می شود که فلیکس لیتر ، دوست قدیمی CIA ، درخواست کمک می کند و باند را به دنبال یک شرور مرموز مسلح با فناوری جدید خطرناک سوق می دهد.
یک کماندوی ماهر نیروهای ویژه (جسیکا آلبا) پس از مرگ ناگهانی پدرش مالکیت بار پدرش را به دست میگیرد و به زودی خود را در تقابل با یک باند خشن میبیند که در زادگاهش بیداد میکنند.
خلاصه داستان:پس از آخرین جنایت وی ، وی به دنبال یک مجازات طولانی مدت زندان برای تکرار جرم ، یک گانگستر سطح پایین بوستون تصمیم گرفت که دوستانش را بدزدد تا از زندان بیفتد.
خلاصه داستان:وقتی مأموران DEA توسط یک پادشاه بی رحم آمریکای جنوبی به اسارت در می آیند ، Delta Force برای نجات آنها در این دنباله فیلم 1986 دوباره به هم می پیوندد.
خلاصه داستان:وکیل ژان فیلیپ دوروک از موکل خود ، مارسیال گولارد ، که به جرم قتل مرتکب نشده ، به اعدام محکوم شده است دیدار می کند. در آن لحظه ، یک شورش در داخل زندان اتفاق می افتد.
خلاصه داستان:به چهار دوست کالج که شبانه در یک کازینو رنو لذت می برند ، به پلیس گفته شده است که سرقت از کازینو "نمی توان انجام شود". این باعث می شود که مغز ترین فرزند ثروتمند در بین آنها برنامه ای برای سرقت کامل بگذارد. او دیگران را متقاعد می کند که وقتی بشنوند که این فقط یک کالج فریب دانشگاه است ، قصد دارد به پلیس اطلاع دهد که پول پس از آن کجاست. مسئله این است که یکی از دوستانش از جنگ دچار مصدومیت سر شده است و قصد بازگشت یک سکه را ندارد.
خلاصه داستان:دنیایی dystopian که در آن هیچ زنی وجود ندارد و همه موجودات زنده می توانند افکار یکدیگر را در جریان تصاویر ، کلمات و اصوات به نام Noise بشنوند.
خلاصه داستان:ماریا (ماریان رمونت) ، زن جوان زیبا ، به همراه معشوق بزرگتر خود ، از مرز اسپانیا تا St-Tropez فرانسه از خانه فرار می کند. او می گوید آنها با دوستانشان ملاقات می کنند و ...
خلاصه داستان:بر اساس داستان نیکولای گوگول با تغییر مکان از روسیه به ایتالیا و تغییر زمان به امروز (1952) ، داستان در مورد یک کارمند فقیر تالار شهر (رناتو راسل) است که تنها آرزوی او یک کت جدید است. شهردار شهر (جولیو استیوال) در حال برنامه ریزی است برای احترام به ساخت و سازهای جدید و بی فایده ، از برخی از بازدید کنندگان VIP پذیرایی می کند. دفتریاری که به وظیفه خود دست زده و اخراج می شود. اما او در مورد برخی از رشوه ها در مورد معماران تصادف می کند و برای ساکت نگه داشتن او ، کار خود را به علاوه پاداش پس داده است. او پالتوی گرامی خود را خریداری می کند ، و این باعث می شود او بسیار قابل توجه باشد و احترام تازه پیدا شده از همه را کسب کند. اما کتش دزدیده شده و هوای تلخ باعث می شود او با تب تماس بگیرد و می میرد. مراسم خاکسپاری وی هنگام بازگشت شهردار به عنوان یک روح ، استقبال شهردار را ناراحت می کند.