آرا مووی

در سال 1933، در دوران رکود، شاک، هادی بی‌رحم قطار شماره 19، یک انتقام‌جویی شخصی از بهترین ولگرد پرنده قطار در شمال‌غرب، A شماره 1، دارد.

هنگامی که بانوی اصلی یک موزیکال برادوی مچ پای خود را می شکند، یک بازیگر جوان ناشناخته جایگزین او می شود که ستاره نمایش می شود.

در یک زندان نظامی شمال آفریقا در طول جنگ جهانی دوم، پنج زندانی جدید در مواجهه با مجازات وحشیانه و نگهبانان سادیست برای زنده ماندن تلاش می کنند.

وقتی جنوب جنگ را می بازد، اومرا کهنه سرباز کنفدراسیون به غرب می رود، به سیو می پیوندد، زن می گیرد و از آمریکایی بودن خودداری می کند، اما وقتی سیوها به جنگ با ارتش ایالات متحده می روند، باید طرفی را انتخاب کند.

یک مغازه دار بداخلاق سرمایه گذاری مالی ناموفقی انجام داد و اکنون در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است. او برای انتقام گرفتن از خود، خانواده خود را درگیر نقشه ای برای سرقت از بانک همسایه می کند.

یک اسلحه‌باز تنبل و غیرمتعارف و برادرش که اسب دزد و سرکش است از یک سکونتگاه مورمون در برابر یک سرگرد غاصب زمین، یک راهزن مکزیکی و سرسپردگانشان دفاع می‌کنند.

یک جفت کارآگاه پلیس نیویورک در اداره مواد مخدر به یک باند قاچاق هروئین مستقر در مارسی برخورد می کنند، اما متوقف کردن آنها و دستگیری رهبران آنها هدفی دست نیافتنی است.

پس از دزدیده شدن یک مروارید ارزشمند با شهرت شوم، شرلوک هلمز باید ارتباط آن را با یک سری قتل‌های وحشیانه بررسی کند.

After a valuable pearl with a sinister reputation is stolen, Sherlock Holmes must investigate its link to a series of brutal murders.

“واکر” (ماروین) پس از سرقتی که با کمک یکی از هم‌دستانش (ورنن) ترتیب داده شد، متوجه خیانت او و همسر خودش (دیکینسن) می‌شود. مدتی بعد برای انتقام از دارودسته سازمان یافته تبهکاران باز می‌گردد و با کمک “فیرفاکس” (وین) موفق هم می‌شود، هرچند در پایان در می‌یابد که “فیوفاکس” خود یکی از سران سازمان تبهکاری بوده که می‌خواسته از شر شرکایش خلاص شود …

داستان سالهای پایانی ژنرال معتبر آلمانی جنگ جهانی دوم، اروین رومل.